بیتردید فصل تابستان راحتترین فصل برای ماهیگیران است تا بتوانید ماهی رنگینکمان را در آبهای وسیعتر مورد هدف قرار دهند. شرایط آب و هوایی پایدار است و بسیاری از ما تعطیلات تابستانی خود را با یک چوب ماهیگیری در دست و در جستجوی صید رویایی خود میگذرانیم.
تابستان میتواند یکی از بهترین فصلها برای ماهیگیری باشد اما میتواند چالش برانگیز نیز باشد. عوامل بیشماری قابلتوجه هستند که آیا ماهی رنگینکمان وارد بازی خواهد شد یا نه. برخی از این روشهای اساسی ماهیگیری در تابستان را دنبال کنید تا به شما کمک کند ماهی بیشتری در این فصل بگیرید:
تغییر رویه دهید
رنگینکمانها میتوانند در ماههای گرم تابستان بسیار فعال باشند زیرا سوخت و ساز بدن (متابولیسم) آنها بالا میرود. نه تنها تابستان زمان بسیار خوبی برای آزمودن طعمههای جدید است بلکه ممکن است مجبور شوید یک روش نُوین را که موجب حمله ماهی میشود، کشف کنید! بگذارید این مبحث را بیشتر باز کنیم. در طول تابستان حجم ماهیگیری در دریاچههای ما در بالاترین حدِ خود قرار میگیرد. ماهیها چندان هوشمند نیستند ولی به نوعی صید آنها با همان روش قدیمی که هر روز میبینند سختتر میشود. با آزمودن شیوهها و طعمههای طبیعی و مصنوعی جدید، ممکن است نسبت به ماهیگیر کناریِ خود برتری پیدا کنید چون چیزی جدیدی به ماهی پیشنهاد کردهاید!
دمای آب و دمالایه (تِرموکِلاین)
تابستانهای ما هر سال گرمتر و گرمتر میشوند و این در مورد دمای آب نیز صادق است. رنگینکمانها برای راحتیِ خود در ماههای گرم سال، دمای آب بین ۱۳ تا ۱۸ سانتیگراد را ترجیح میدهند.
به دماسنج آب خود توجه کنید و بگذارید تا شما را به سمت خنکترین آبها هدایت کند، حتی چند درجه پایینتر هم میتواند تفاوت فاحشی در صید ایجاد نماید. بیشتر اوقات ماهیهای دریاچه را در دمالایه (ترموکلاین – Thermocline) پیدا خواهید کرد که در آنجا دمای آب بهینه و غذا فراوان است. لایه فوقانی که به عنوان «لایه مختلط» (Mixed) نیز شناخته میشود دارای بالاترین درجه حرارت آب در دریاچه است. دمالایه یا «لایه میانی» بیشترین تغییرات دمایی و غنیترین میزان اکسیژن را دارد که برای ماهیها بسیار مناسب است.
برخی دستگاههای سونار (ردیاب صوتی) با کیفیت بالا، لایه میانی (ترموکلاین) را مشخص میکنند اما فقط در صورتی که شما حساسیت سونار را افزایش ندهید و به دنبال یک عمق ثابت از محل ماهیها باشید. عمقهای مختلف را آزمایش کنید، کمی بالاتر از ترموکلاین، وسط آن یا حتی کمی زیر آن.
ورودیها و لبههای بستر دریاچه
ورودیها مانند نهرهای کوچکی که به دریاچه میریزند عوامل اساسی برای بقای ماهی قزلآلا را فراهم میسازند. یک نهر آب معمولا آب خنکتری وارد میکند و اکسیژن بیشتری برای ماهیها به همراه دارد. پس از یک بارندگی شدید، ورودیها به عنوان تسمه نقالههایی از مواد غذایی که به دریاچه میریزند عمل میکنند. علاوه بر این، ورودیها طعمهماهیهای کوچکتر (یا بچهماهیها) را جذب میکنند که قزلآلاهای بزرگ شکار آنها را دوست دارند. یا در این مناطق ورودی با قایق ترولینگ انجام دهید و یا از ساحل پرتاب بزنید.
استفاده از نقشههای عمقسنجی (بستر دریاچه) برای شناسایی سریع برآمدگیهای بستر (عوارض)، به شما کمک میکند تا لبههای مملو از ماهی را شناسایی کنید. ماهی قزلآلا به دنبال آب عمیقِ خنکتر با دسترسی آسان است تا به سرعت به ماهیان کوچک رهگذر حملهور شود. لبههای پلهای بستر به قزلآلا اجازه میدهد تا در آب خنک راحتی قرار بگیرد، در حالی که میتواند به راحتی به بالای لبه شنا کرده و در فرصت مناسب شکار خود را انجام دهد. ترولینگ در ناحیه این طاقچهها (پلههای بستر آب) با استفاده از ماهینمای شبیه طعمهماهیان همان منطقه، به طرز مطلوبی جواب خواهد داد.
سحرخیز باشید
باورِ عمومی بر این است که بهترین زمان ماهیگیری در طلوع یا غروب خورشید میباشد ولی این موضوع در فصل تابستان واقعا حقیقت دارد. کاملا منطقی است که ماهی قزلآلا در سپیدهدم و درست پیش از آغاز شب تغذیه نماید. در تابستان خورشید گرم و پُرنور است که ماهی را به عمق بیشتری از آب سوق میدهد. با گذشت روز قزلآلا کمتحرک و تا حدودی تنبل میشود. البته این بدان معنا نیست که این ماهی در اواسط روز به طعمه شما حمله نکند ولی شاید فقط باید در عمق بیشتر و سرعت پایینتری کار کنید.
علاوه بر این در ماههای تابستانی از این دریاچهها برای دیگر ورزشهای آبی مانند قایقرانی و شنا نیز استفاده میشود. این شلوغی آب میتواند ماهیها را به عمق بیشتر هدایت کند. به طور خلاصه، با هدف قرار دادن قزلآلا در ۳ ساعت اول روز (بعد از طلوع آفتاب) و عصر، احتمال موفقیت خود را در صید این ماهی بالا ببرید.
منبع: www.bcfishn.com
نوشته: دَنی (Danny)
ترجمه: حسین پیامی
ویرایش فنی – نگارشی: نوید عباسی کهن
1 ديدگاه
نریمان
در تابستانی که گذشت ،برای صدمین بار به زاینده رود رفتم .چندین پشه درای را امتحان کردم که بی فایده بود !سه نیمف را که با روش انگلیسی به هم متصل بودند را به لیدر گره زدم و بعد از چند ثانیه ماهی با قدرت زیادی طعمه را کشید و بعد از مدتها یک ماهی در زاینده رود گرفتم . اول فکر کردم که زرد پر است وقتی که نخ را کمی کشیدم دو متر بالا پرید و دوباره در اب ناپدید شد .امیدی برای بیرون اوردن ماهی نداشتم چون در جهت جریان آب بود و ماهی بزرگ!وقتی برای دومین و سومین بار و حتی چهارمین بار از اب بیرون پرید تسلیم شد یک ماهی رنگین کمان ۲۲ سانتی که در خواب هم نمیدم !!!
این اولین ماهی غزل با فلای بود که با صرف هزینه و وقت و تمرین – رودخانه های غیر از زاینده رود صرفا جهت تمرین- من بود